باز دم نسل ما گرم که خامه ی روی شیر های شیشه ای را دیدیم و چشیدیم ...
میوه های نوبرانه تابستانی را از دست های خسته ی پدر تحویل گرفتیم ...
هوس های شکممان بی شرمندگی پدر اغلب تحقق پیدا کرد...
سوغاتی های مکه ی آنچنانی و سفر های کاری پدر را به رگ زدیم ...
با یک ساز دهنی و طنابی که به بارفیکس خانه مان وصل می شد و نقصه های روی یک کاغذ سرگرم شدیم ...
ما با سادگی هایمان خوشحال بودیم
دلم برای نسلی می سوزد که با اندروید و آی پد و اسمارت فون ها بزرگ می شود و تمام الگوی مردانگی را در مرد عنکبوتی می بیند ...
مثل ما حیاط دل باز و دوچرخه و زخم های پای ناشی از دویدن ها و زمین خوردن های توی کوچه را نمی بیند ...
نسلی که از کودکی با صفر و یک بزرگ می شود !
نسلی که فقط توقع دارد و هیچ معنی از شرمندگی های پدر در خرید لب تاپ و ایکس باکس و زردآلو و توت فرنگی های کیلویی nتومن را نمی فهمد!
دلم برای نسل جدید می سوزد ...نسلی که هیچ وقت لذت داشتن امکانات را نمی چشد ...
نسل سوخته نسلی است که وقتی از راه میرسد :
تمام منابع زمین تمام شده، جنگلها ازبین رفته، انواع گونههای گیاهی و جانوری منقرض شده و یا رو به خطر انقراض قرار گرفته است.
سوراخه لایه ازن به دروازهای تبدیل شده و آب شیرین دیگر یک رویاست!
نسل سوخته نسلی است که وقتی پا بر زمین میگذارد،
ذره ذره خاک ارزشی صد برابر طلا پیدا کرده و وقتی سر بر آسمان بلند میکند شاید به خاکستری بودن آن عادت کرده باشد!
نسل سوخته نسلی است که به جای پا نهادن بر قلههای سر به فلک کشیده،
باید پا بر روی کوههایی از پلاستیک و پسماندهای گذشتگانش بگذارد و آنقدر فکر کند و با علم دست و پنجه نرم کند که شاید بتوان، این رشته کوههای زشت را به تپههایی تبدیل کرد!
آنجا که برف و باران هم طعم اسیدی به خود گرفته و تلوزیون اعلام میکند: هنگام ریزش باران در خانهها بمانید!
ما نسل سوخته نیستیم، نسل سوخته نسلی است که زمین، نابود شده به دستش میرسد!
قدر داشته هایمان را بدانیم